۱۳۸۸ آبان ۹, شنبه



قسمت اول
آسیب های رباط مچ پا
آسیبهای رباط مچ پاشایع ترین آسیب درمیان ورزشهای توپی ورزشهای همراه باپرش ومانندآن اتفاق می افتد.آسیبها اصولاممکن است به شکل کامل یا جزئی روی دهد.
هرگونه پیچدیگی که دامنه حرکتی مچ پارا افزایش داده وبه آسیب بافت های نگه دارنده وخونریزی تورم وحساسیت آنها منجرشود بایدبه عنوان آسیب رباطی مورد توجه قرار گیرد.
اصولادرپیچ خوردگی ودررفتگی مچ پا رباطهای خارجی وداخلی مچ دچار پارگی می شوند.
1-پارگی رباط قاپی-نازک نی قدامی
رباط مچ پاکه بیشتراوقات دچار آسیب میشود به میان نازک نی وقاپ می لرزد.
عمل اصلی این رباطجلوگیری از جلوکشیده شدن پا طرف استخوان درشت نی
است.حدودهفتاد درصد آسیب های رباطی تنها به این رباط مربوط است.ترکیب
آسیبب باپارگی رباط قاپی-نازک نی ونیزپارگی پاشنه ای-نازک نی ترکیب آسیب
باپارگی رباط قابی-نازک نی ونیزپارگی رباط پاشنه ای-نازک نی حدودبیست درصد
موارد مذکور راتشکیل می دهد. مکانیزم آسیب معمولا سوپینیشن وچرخش داخلی پا است.
علائم وتشخیص :
-درد درهنگام تحمل فشار وحرکت مچ پا
-تورم وحساسیت ناحیه جلوی قوزک خارجی
-نشت خون که بعدها به کبودی اطراف محل اسیب دیده منجر می شود

۱۳۸۸ آبان ۳, یکشنبه


پرویز دهداری بازیکن/مربی سابق فوتبال می باشد که در ۱ آوریل ۱۹۳۳ در تهران به دنیا آمد و در تاریخ ۲۳ نوامبر ۱۹۹۲ نیز درگذشت.او در دوران بازیکنی برای تیم شاهین تهران ، جم آبادان و شاهین آبادان بازی می کرد .و در دوران مربیگری او اولین مربی باشگاه پرسپولیس تهران بود.
معلم اخلاق واقعی
آنهایی که از نزدیک با پرویز دهداری سروکار داشتند همگی بر این باورند که دهداری انسانی بود از جنس دیگر و کاملاً با بقیه فرق می کرد. هیچ گاه یک کلمه تند و سخیف از او شنیده نشد. او بیشتر یک مربی ذهنی بود تا ضمنی. با قدرت سخنوری و شخصیت بالایی که داشت تیمش را اداره می کرد. مانوس بودن با حافظ و مولوی موجب شده بود که پرویز دهداری به یک سخنور ماهر تبدیل شود. او دو دوره مربیگری تیم ملی را بر عهده داشت و در هر دوره هم سیاست کاری اش بر پایه نظم و احترام استوار بود. او بیشتر از اینکه بخواهد با مسائل فنی تیمش را تجهیز کند با شیرینی گفتارش روی بازیکنانش تاثیر می گذاشت و نتیجه هم می گرفت. دهداری در دوره اول در سال های 50 و 51 سرمربی تیم ملی بود و در دوره دوم در دهه 60 این سمت را بر عهده گرفت. در دهه 60 به دفعات از دهداری خواسته شد که سرمربی تیم ملی شود اما او نپذیرفت تا اینکه در سال 1365 اصرار مسوولان فدراسیون دهداری را مجاب کرد روی نیمکت تیم ملی بنشیند.

او بر این باور بود که جوان های امروزی نمی توانند پیرمردی مثل او را تحمل کنند اما مسوولان فدراسیون اعتقاد داشتند که قدرت جادویی صحبت های دهداری باعث خواهد شد که او در یک ملاقات تمامی این جوان ها را مسحور کند. دهداری بر نظم بسیار تاکید داشت و همین مورد موجب شد که بین او و بعضی از بازیکنان اختلافاتی هم به وجود بیاید و در آن سو اخلاق و نظم او بستری را فراهم کرد تا بسیاری از بازیکنان جوان بتوانند خود را به فوتبال ایران معرفی کنند، بی دلیل نیست که تمامی شاگردان دهداری از او به نیکی یاد می کنند و همواره نام مرد اخلاق به وی اطلاق می شود؛ مردی که برای اداره تیم ملی بر این اصول پایبند بود، اول نظم و دوم نظم

۱۳۸۸ مهر ۲۵, شنبه

قسمت 2
رژیم غذائی و کیفیت بازیکنان
تامس این پرایلی و وون تامس در تحقیقاتشان یک رژیم کلی را برای افزایش کیفیت بازیکنان پیشنهاد می دهند.نقش تغذیه
صحیح درآمادگی وجلوگیری از آسیب دیدگی بازیکنان
روز قبل از مسابقه:برای کارکردبهترکبدوعضلات؛کربوهیدرات به میزان کافی مصرف شودتا ماهیچه ها گلیکوژن داشته باشند
صبح مسابقه : استفاده از تکنیک تصویرگری استرس را کم می کند
هنگام مسابقه:با توجه به کاهش 5/2 کیلوئی وزن به دلیل تعریق؛ بهتر است میزان مایعات برای بازیکنان کنترل شود
بعد از مسابقه :مهم ترین کار ؛ برگرداندن گلیکوژن از دست رفته بدن است نوشیدنی های کربوهیدرات دار می توانندباعث  این پروسه شوند
نقش تغذیه صحیح درآمادگی وجلوگیری از آسیب دیدگی بازیکن
شما همان چیزی هستید كه می خورید و می نوشید،این پیام مارك هولس متخصص تغذیه ورزشی است.اتحادیه فوتبال انگلیس در حال بررسی نظریه هولس است كه مدعی است رابطه مستقیمی میان خوردنی و نوشیدنی بازیكنان و زمان تغذیه با خستگی و مصدومیت در جریان بازی وجوددارد.اوبرنامه ای تنظیم كرده كه در آن ساعت به ساعت قید شده كه بازیكنان بخورند یا نخورند.هولس می گوید نیمی از مصدومیت ها و سی درصد از گلها در پانزده دقیقه پایانی اتفاق می افتد.اگر تغذیه شما مناسب باشد، در این 15 دقیقه می توانید عملكرد بهتری داشته باشید. خوردن و نوشیدن با زمان بندی مناسب تغییرات محسوسی ایجاد می كند.
هولس و همكارانش برای اثبات این نظریه بازیكنان تیم ملی جوانان انگلیس را هرروزدراردووزن می كردند.سه روز قبل از مسافرت تیم زیر 17 ساله ها بیشتر بازیكنان دوكیلوگرم وزن اضافه كردند.هولس می گوید((اكثرآنهابا حاتلی دهیدراته (كم شدنن آب بدن) به ما مراجعه می كردند.این اضافه وزن تنها به دلیل چربی نیست. شما باید در پاهایتان ذخیره كربوهیدرات داشته باشید.این نشان می دهدكه آنها در باشگاه هایشان وضعیت بدنی مناسبی ندارند.برای اینكه آب بدن آنها تامین شود ، چند روز باید آب بخورند.)) هولس همچنین به بازیكنان توصیه می كند كه از خوردن غذاهای آماده و الكل خودداری كنند.كلیدساخته شدن بدن بازیكنان در اردوها و تورنمنت ها برنامه غذائی مشخص و متنوعی است. یعنی بازیكنان نباید مجبور به خوردن غذائی شوندكه دوست ندارند، حتی اگر به معنی خوردن میوه باشد. به علاوه خوردن صبحانه حیاتی است.هولس ادامه می دهد (( بسیاری از بازیكنان دوست دارند در رختخواب باقی بمانند و تنها قبل از تمرینات بیدار شوند.این بهترین روش آماده سازی نیست .آنها به هیچ وجه نباید بدون صبحانه به تمرینات بروند)) . تحقیقات در مدارس و كارخانجات نشان می دهد كه خوردن صبحانه تاچه اندازه برروی تمركز افراد تاثیرگذار است. (( گلوكز تنها سوخت مغز است.نكته دیگر اینكه تغذیه بازیكنان باید هر 3 ساعت یكبار باشدو تا قبل از پایان غذا هیچكس نباید از سرمیز بلند شود. این موجب می شود تا آنها بیشتر بخورند و روحیه تیمی آنها نیز بهتر شود))
در هنگام تمرینات و مسابقات نوشیدن حیاتی است و چیزی است كه مانند ضربات ایستگاهی باید تمرین شود.هولس و همكارانش به هر بازیكن بطری اختصاصی می دهند و بازیكنان را تشویق می كنند كه نوشیدنی دلخواهشان را بسازند( مخلوطی از آب میوه ، آب و كمی نمك ) و به آنها گوشتزد می كنند كه هر 20 دقیقه یكبار یك سوم لیتر بنوشند تا عادت كنند در زمان مسابقات نیز مایعات به معده شان برسانند.(( اگر در تمرینات به چیزی عادت نكنید در زمان مسابقات نمی توانید آن را اجرا كنید )) در روز مسابقه وعده غذائی قبل از بازی باید سه ساعت قبل از شروع آن صرف شود و بازیكنان 60 دقیقه قبل از شروع بازی می توانند تنقلات بخورند. در زمان 40 دقیقه ای گرم كردن بازیكنان باید یك لیتر نوشیدنی بخورند تا جایگزین مایعاتی شود كه در زمان بازی خارج می شوند. یك ساعت پس از پایان بازی نیز ضروری است كه بازیكن با مواد پروتئینی تغذیه كند ، حتی استفاده از میلك شیك نیز مفید است. افزودنی های مجاز مانند كافئین تنها زمانی بكار می رود كه بازیكن با كمبود آن مواجه باشد. هولس می گوید (( یك رژیم غذائی متعادل تا 98 درصد چیزی است كه بدن به آن نیاز دارد))
منبع : سایت یوفا



  1.  

 

۱۳۸۸ مهر ۲۴, جمعه

اخبارباشگاه


88/08/7
تیم بزرگسالان دردومین بازی در دور برگشت تیم تربیت بدنی شاندیز را بانتیجه 4-2 شکست دهد تا بایک پله صعود درجایگاه
 دوم برود
تیم بزرگسالان در یک بازی تدارکاتی بانتیجه 3-0 مغلوب پیام شد
تیم نوجوانان دهداری در دومین بازی خود موفق شد تیم آیندگان رابانتیجه 5-1شکست دهد  زننده های گل :حسین موسوی(3)علی
رضا رضوی1.سروش مقدسی1
خصوصيات يك ورزشكار
پايداري ،واقع گرايي،آگاهي ،مسئوليت ،كارآمدي،خودارتقايي

هوالباقی
بازگشت همه به سوی اوست
جناب آقای جواد بها ریه درگذشت ناگهانی برادرعزیزتان رابه شماوخانواده بزرگوارتان تسلیت عرض می نمائیم
گروه ورزشی دهداری مشهد
88/07/28
تیم جوانان دریک بازی تدارکاتی45دقیقه ای  موفق شد   تیم پیشکسوتان رابانتیجه 2-0 شکست دهد.زنندهای گل:حامدمسوی علی بهدانی
تیم بزرگسالان دهداری بانتیجه2-1درهفته اول دور برگشت تیم چی توزخاوران راباگل های شاهین بابائی واصغر محمودی شکست داد.
تیم پیشکسوتان دهداری در یک بازی دوستانه موفق شدبانتیجه 5-4 تیم پیشکسوتان مازندران شکست دهد زننده های گل:مهران افخمی(2)نصیروحدتی.رضامهاجر.شهزادافخمی
22/7/88تیم جوانان دهداری در یک بازی دوستانه بانتیجه 3-5مغلوب تیم امیدثامن الائمه شد
تیم بزرگسالان دهداری دربرابرتیم صنعت به تساوی رسید
تیم نوجوانان دهداری دراولین بازی خوددرفصل جدید4-0مغلوب نمازگزاران شد.
اردوی تفریحی جوانان
جمعه صبح ساعت 9باتعداد زیادغایبین به دلیل آنفولنزایک تمرین خوب وتقریبا بانشاط داشتیم وبعدازتمرین ساعت12 بامینی بوس به یکی ازباغ های بچه ها رفتیم(توحیدیان پور)
اردو بسیارعالی وباصفا بودوبعداز صرف ناهاربه بازی والیبال پرداختیم که بسیار جذاب وپرنشاط بود وبعد دریک جلسه در
موردمسائل تیم وبازی های اخیر صحبت شد.درمجموع عالی بود
یکی از دلایلی که باعث شد که ما زودترنرویم تمرین چمن مابود.مادر هفته به دلیل نداشتن زمین کار با توپ نداریم واین امر باعث شد که ماازصبح نرویم واززمین که دراختیار داشتیم کمال استفاده راببریم.
24/7/88جمال نعمت پور
اسامی شرکت کنندگان:
1-محمدرضاسال افزون2-حامد موسوی3-میلادآهنگری4-کاوه توحیدیان5-علی غلامی6-علی باقری7-سعیددهباشیان
8-ایمان براتی9-حجت زواری10-تارخ سعیدنیا11-علی ارشاد12-علی بهدانی13-مجتبی برقی14-سروش بختیاری
15-رضابکیان

پزشکی درفوتبال

پزشکی درفوتبال
چگونه رباط پاره نکنیم
ورزش فوتبال یکی از پربرخوردترین رشته های ورزشی است که در آن فیزیک نقش بسیارمهمی را دارااست . از این روفاکتورهای بسیاری در ان نقش دارند. آسیب دیدیگی رباط صلیبی که این روزها بسیاررواج پیداکرده است هم در ایران و هم در بسیاری از کشورها ی صاحب فوتبال اجتناب ناپذیر است و بارها دیده شده که تاپ ترین فوتبالیست های دنیا که در بهترین و پرامکانات ترین تیم های جهان توپ می زننددچار این حادثه می شوند ولی می توان درصد وقوع این عارضه را تاحدودی کنترل کرد. در مرحله اول استراحت نقش بسزائی ایفا میکند. امروزه در دنیا مرسوم است که یک ورزشکار حرفه ای در شبانه روز باید 8 تا 9 ساعت خواب کافی داشته باشد . حتما خواب قبل از نیمه شب یعنی قبل از ساعت 24 باشد. در مرحله دوم تغذیه مناسب و کنترل شده از هر جهت در ساعت های معین. مرحله سوم مراقبت های بهداشتی و جسمی از لحاظ نیازهای قشر جوان و داشتن یک زندگی کاملا سالم و حرفه ای و همچنین اعصابی آرام و با آرامش تمرین کردن . مرحله چهارم فازهای تمرینی است که شامل تمرینات خارج از فصل ؛ شروع فصل و داخل فصل است. نوع تمرینات باید به صورت طبقه بندی شده و گام به گام باشد. تمرینات با وزنه نقش بسیار مهمی در پیشگیری از آسیب دیدگیهای احتمالی ایفا می نماید. تمرینات با وزنه در ورزش پربرخورد فوتبال اعجاز می کندکه متاسفانه در باشگاههای ما کمتر به آن توجه می شود. نوع دیگر تمرینات ترکیبی تمرینات پلی متریکی است که این تمرین باعث استحکام رباط ها می شود. نمونه ای از این نوع تمرینها جامپینگ ( پرشها ) است که اگر درست و در زمان مشخص انجام شود باعث افزایش توان بیشتر عضلات چهار سر ؛ همسترینگ و دیگر اندام تحتانی می شود.
داروها و هورمون ها در فوتبال
متاسفانه استفاده گسترده از داروها و هورمون ها در بین فوتبالیست ها رایج شده است. این عده می کوشند که به وسیله آنها به اهداف کوتاه مدت خود دست یابند. نمونه هائی از این قبیل داروها و هورمون هایی که استفاده می شوند عبارتند از : استروئیدها؛ هورمون های رشد؛ آمفتامین ها و ظاهرا از همه بی خطر کافئین. آنابولیک استروئیدها در مردان می توانند سبب جلوگیری از رشد ؛ کوچک شدن بیضه ها ؛ صدمه دیدن کبد و افزایش اندازه سینه ها شوند.اگر هورمون رشد قبل از پیایان سن بلوغ استفاده شوند سبب بیماری غول پیکری و ناهنجاریهای پوستی و بزرگ شدن استخوان ها می شود. استفاده از آمفتامین ها می تواند منجر به اعتیاد ؛ سردرد ؛ سرگیجه ؛ پریشانی ؛ اضطراب ؛ پرخاشگری ؛ اختلالدر قضاوت و در نهایت مرگ شود. استفاده از کافئین مانع تخلیه کربوهیدرات ها از طریق افزایش مصرف چربی می شود.از آنجائی که کافئین تحریک کننده اعصاب مرکزی است استفاده زیاد از حد آن باعث سردردها ؛ اضطراب ؛ بی خوابی و افزایش ادرار می شود و نتیجتا منجر به کم آبی بدن می شود.
بازیکنان همیشه در پی برتری بر سایر رقبا در سطوح مختلف رقابتی هستند بنابراین به استفاده از مواد نیروزای کمکی مختلف روی می آورند . بازیکنان بزرگ توانایی های طبیعی ؛ تمرینات سخت ؛ تبعیت از مربی خوب و روحیه برجسته رقابتی را با هم در آمیخته اند تا آنان را در مقابل رقبا به برتری برسانند.متاسفانه امروزه بازیکنان در پی استفاده از دانش زیست پزشکی در مورد داروها و هورمون ها هستند تا با کمک آنها به برتری غیر منصفانه دست یابند
18 توصیه برای اینکه اگر بعد از تمرین گرفتار درد شدید...
1ـ توقف؛ اگر در حال تمرین هستیدو احساس می کنید که ماهیچه هایتان درد گرفته اند سعی نکنید آن را نادیده بگیرید به تمرین ادامه ندهید.
2ـ اگر درد شدید است عضله را بکشید و آن را ماساژدهید.
3ـ اگر دچار گرفتگی عضله شده و اکنون بهبود یافته اید تمرین را آرام آرام شروع کنید.
4ـ بلافاصله بعد از تمرین دوش آب سرد بگیرید.
5ـ گرفتگی را گرم نکنید.
6ـ به محل شوک بدهید. 4 دقیقه گرم کردن و 1 دقیقه گذاشتن یخ .
7 ـ خوردن مسکن هایی چون ایبوپروفن می تواند به دردتان کمک کند.
8 ـ از پمادهای گرم یا سردکننده استفاده نکنید.
9 ـ حرکت کنید . وقتی عضله شما گرفته است ؛ سخت ترین کار برایتان تکان خوردن است اما بدانید که بسیار برایتان مفید است به آرامی راه بروید.
10ـ شنا کنید . یکی از راههای بسیار مفید شنا کردن است.
11 ـ معمولا پس از یک تمرین سنگین درد زیادی احساس نمی کنید اما پس از یک روز درتان شدید می شود نگران نباشید.
12 ـ ماساژ دهید . معمولا ماساژ دادن عضلات گرفته به شما کمک خواهد کرد.
13 ـ اگر هوا سرد است حتما عضله گرفته را خوب بپوشانید.
14 ـ نقاطی که می دانید دچار گرفتگی می شود را بپوشانید.
15 ـ حد خود را بدانید . شما خود بهتر می دانید که چه مقدار تمرین شما را از پا در خواهد آورد.
16 ـ کلسیم کافی به بدنتان برسانید. گاهی گرفتگی ها به خاطر کمبود کلسیم است.
17 ـ در طول روز یک یا دو موز بخوریدزیرا پتاسیم موجود در آن از گرفتگی ها جلوگیری می کند.
18 ـ نوشیدن شیر و آب به مقدار زیاد در طول روز را فراموش نکنید.

۱۳۸۸ مهر ۲۳, پنجشنبه

اطلاعات بازی های رسمی تیم ها

اطلاعات بازی های رسمی تیم ها
تاریخ.ساعت ورده* بین تیم های* محل مسابقه* نتیجه*
88/07/26
ساعت8صبح.نوجوانان دهداری-نمازگزاران زمین گلشهر
4-0l
88/07/26
ساعت14:30.بزرگسالان دهداری-چی توزخاوران تختی
2-1W
ساعت14جمعه1/8/88نوجوانان دهداری-آیندگان
w5-1
ساعت14.یکشنبه.10/8/88نوجوانان دهداری-بازرگانی لنگران تختی2
88/08/7
ساعت 14پنچ شنبه.7/8/88بزرگسالان دهداری-تربیت بدنی شاندیز
4-2w
88/08/16
ساعت14.شنبه امیددسته 2دهداری54-سرخ چوشان زمین گلشهر

اسامی مربیان تیم های دهداری

اسامی مربیان تیم های دهداری
نوجوانان دسته2مشهد
سرمربی:مهران افخمی مربی:شاهین بیوه گانی

جوانان لیگ استان
مربیان:جمال نعمت پور.عمادغفوریان.مهردادکوثری

امیددسته1مشهد
؟
بزرگسالان لیگ 3کشور
محسن صنوبری.مصطفی صنوبری.نویدفلاحت.وحیدتوحیدیان.پیمان طباطبایی
دهداری54بزرگسالان3مشهد
مهران افخمی
پیشکسوتان:
مهران افخمی

مقاله ها

به سوی فردا
اتحاد همدلی همفکری
اتحاد همدلی همفکری اهالی فوتبال دهداری یک شعار نیست بلکه یک اصل است که اعضای باشگاه باید به آن عمل کنند
وتوجهی به اختلاف سلیقه هاومشکلات گذشته نداشته باشند بلکه با اتحاد همدلی و همفکری به دنبال پیشرفت فنی وتوسعه
باشگاه باشند تا دهداری به جایگاه اصلی خودرادرفوتبال ایران برسد.
جمال نعمت پور23/7/88

مقاله ای از مجید جلالی
بنام خدا
" بشاگرد, سرزمين فقر, زندگی, فوتبال و بهشتيان
"
از زمانی که در مورد بشاگرد تصاويری از تلويزيون ديده بودم حدود ده سال می گذرد. در تمام اين مدت مايل بودم اين سرزمين را که در جنوب شرقی کشور و در استان هرمزگان قرار دارد از نزديک ببينم. میدانستم که ديدن آنجا برايم خيلی جالب و آموزنده خواهد بود. پس در اسفند سال گذشته سفری دو روزه به بندرعباس و سپس ميناب داشتم , ولی دريافتم که برای ديدن بشاگرد فرصت دو روزه به هيچ وجه کافی نيست. بنابراين به تهران برگشته و روز چهارم ارديبهشت به سمت بندر عباس پرواز کرده و از آنجا به ميناب رفتم. صبح روز بعد به اتفاق آقای محمود والی که از مسئولين کميته امداد امام خمينی در بشاگرد است و بيش از بيست سال است که در اين منطقه مشغول خدمت به مردم محروم اين بخش از کشور می باشد به طرف بشاگرد حرکت کرديم.
سعی کردم که از حداکثر تمرکز خود برای ديدن و تعمق همه چيز استفاده کنم.
در طول مسير صحنه هايی را ديدم که تا بحال در زندگی نديده بودم. ابتدای مسير ,ميناب به سمت بشاگرد, منطقه تقريبا حاصلخيزی به نظر می رسيد , ولی بعلت خشکسالی چند سال اخير سرسبزی خود را از دست داده و حالا تنها خار و خاشاک صحرايی بود که دشت را سبز کرده بود.می گفتند که دولت مشغول ساختن يک سد است و در صورت اتمام آن بسياری از زمينهای اين منطقه آماده کشاورزی میشود.
در ادامه راه و بعد از حدود دو ساعت به روستای کوچکی رسيديم بنام جکدان . کميته امداد سعی کرده تا آنجا که توانسته مردم " کپر نشين "را از لابلای کوههای دور دست جمع کرده که تشکيل روستاهای کوچکی را بدهند تا بتواند به آنها خدمات بدهد. چون زندگی کپرنشينی تقريبا نزديک به زندگی بدوی است. در ايجا لازم است کمی در مورد " کپر " توضيح دهم.
کپر خانه ای است که آنرا از حصير درخت خرما می سازند, طول آن معمولا از دوونيم متر تا چهار متر , عرض آن بين دو تا سه متر و ارتفاع آن نيز حداکثر به دو متر میرسد.به شکل بيضی و روی آنرا با حصير می پوشانند.و اين خانه ای است که مردم اينجا , در تمام عمر در آن زندگی می کنند.
روستای جکدان يکی از آن روستاهاست که در آينجا بيمارستان , حمام , مخابرات , مدرسه , مسجد , چاه آب , بانک , اداره و تا حدی مراکز تفريحی از طرف کميته امداد داير شده است.
به اتفاق آقای والی به يک مدرسه شبانه روزی کميته امداد رفتيم.حدود 150 دانش آموز پسر در اينجا مشغول درس خواندن بودند. آنطور که متوجه شدم و در مسير می ديدم کميته امداد برای روستاهايی که تا حدود پانزده " کپر " داشت , يک کانتينر کوچک بعنوان مدرسه گذاشته و در واقع مدارس ابتدايی در سرتاسر بشاگرد اينچنين است. اما وقتی بچه ها به راهنمائی می رسند , آنها را بصورت مجتمع به مدارس شبانه روزی می آورند ,آنها در اينجا بعد از دوره راهنمائی , دبيرستان و پيش دانشگاهی آماده راهيابی به دانشگاه می شوند.مشاهده اين بچه ها در مدرسه جکدان برايم واقعا جالب بود.صورتهای سوخته ای که آثار محروميت و فقر در چهره آنها کاملا نمايان است , و نگاه معصومانه ای که می گويند خواهان آينده متفاوتی هستند. آينده ای که شايد تا حدودی بتواند گذشته را جبران کند.
بعد از ساعتی راه را ادامه داديم , در مسير سخت از ميان کوهها و رودخانه ها ی کم آب می گذشتيم و هر از گاهی در دل کوهها چند "کپر" را می ديديم که بچه ها در کنار آنها مشغول بازی فوتبال بودند.
بعد از حدود پنج ساعت حالا تقريبا به مرکز منطقه بشاگرد رسيده بوديم.در ميان دره کوچکی آبادی شلوغی نظر مرا جلب کرد. اينجا حدود چهل "کپر"تشکيل يک روستا را بنام خمينی شهر داده بودندکه کميته امداد تقريبا تمامی امکانات يک شهر کوچک را در اينجا فراهم کرده بود.حتی مرکز تقويت صداوسيما هم داشت.
سد کوچکی ساخته شده که باغات اين منطقه را پوشش می دهد.دو مدرسه شبانه روزی نيز برای پسران و دختران داير شده است.در مدرسه پسران 450 دانش آموز و در مدرسه دختران 280 نفر مشغول تحصيل در دوره متوسطه هستند. وقتی وارد مدرسه شديم بچه ها تصميم گرفتند در حياط بزرگ مدرسه که شنی و خاکی بود فوتبال بازی کنند , دقايقی بدقت آنها را نگاه کردم , باور کنيد که در ميان آنها امثال علی کريمی و مهدی مهدوی کيا را ديدم. استعداد در آنها موج می زد. آنها محتاج مقداری توجه هستند تا خود را اثبات کنند و ثابت کنند که فوتبال ايران در دور دست ترين نقاط اين کشور زنده و پويا و صاحب استعداد است , تا ثابت کنند که فوتبال ايران پتانسيلی دارد که هنوز هيچکس بدرستی آنرا باور نکرده است و همه در هياهوی فوتبال ليگ خود را خلاصه کرده اند , غافل از اينکه بزکترين سرمايه های فوتبال کشور در اين مناطق بصورت کاملا مظلوم و محروم هيچگاه فرصت ظهور پيدا نمی کنند.
بعد از گرفتن عکس يادگاری و خداحافظی از اين بچه های " خونگرم و با محبت " به سمت " کپرها" رفتيم.
خيلی دوست داشتم که داخل کپرها را ببينم و دقايقی را در آنجا بگذرانم. به اتفاق آقای والی ابتدا به کپر يک پيره زنی رفتيم که "مش مريم"نام داشت.او قدری بيمار بود ,به سختی حرف می زد.به استقبال ما آمد و ما را به داخل" کپر" دعوت کرد.وقتی وارد آن شدم , مبهوت مانده بودم ,تمام زندگی اين پيرزن يک حصير و زيلو , دو پتو , يک چراغ و يک صندوق کوچک که در گوشه ای از "کپر"بود.
پيرزن به آرامی صحبت می کرد و می گفت غذای ما قبلا اغلب نان و فلفل بوده که نان آنرا از آرد هسته خرما بوسيله خردکردن آن بدست می آورديم , ولی حالا کميته امداد برای ما آذوقه می آورد و تقريبا تمامی مردم اين منطقه تحت پوشش کميته امداد بوده و مستمری دريافت می کنند.
به داخل "کپر " ديگری رفتم که کمی بزرگتر بود و در اينجا بچه های قدونيم قد بودند. در و ديوار اين "کپر" مملو بود از تصاوير تيم استقلال و پرجمی که روی آن نوشته شده بود " عشق من استقلال ".
وقتی از بچه ها پرسيدم که چرا تيم استقلال را دوست داريد؟ آنها گفتند: چون تيم خوبی است. از آنها پرسيدم که کدام بازيکن استقلال را بيشتر دوست داری ؟او گفت:صادقی.گفتم چرا؟ و گفت:چون بچه ساده ای است ,از قيافه او معلوم است که ساده است. اين در حالی است که آنها فقط می توانند هر از گاهی از تلويزيون مدرسه بصورت دسته جمعی بازيهای اين تيمها را نگاه کنند.
شب در جلسه ای با حضور مسئولين کميته امداد شرکت کردم.بعد از خوردن شام , حاج عبدا.. والی از من خواست که هر طور که می توانم به اين بچه ها کمک کنم.او می گفت که اين بچه ها به کمک نياز دارند.
با حاج عبدا... که صحبت می کردم احساس عجيبی داشتم. از اينکه در کنار چنين انسان بزرگواری هستم , که بهترين سالهای عمر خود را صرف خدمت به اين مردم محروم کرده است , احساس خوشايندی داشتم. او میتواند الگوی انسانهائی باشد که , جسم و روحشان مملو از عشق خدمت به مردم است.وقتی او با من صحبت می کرد , احساس می کردم که با يک انسان اهل بهشت صحبت می کنم. اين اطمينان از آن روست که در تمام دوران نوجوانی و جوانی در محله خيابان عارف با او و خانواده اش آشنا بوده و با هم فوتبال بازی می کرديم.
در طول دو روز اقامت در آنجا سعی کردم با تمام زوايای زندگی اينجا و انسانهائی که با عشق و علاقه , خود را وقف کمک به اين مردم کرده اند آشنا شوم.
وقتی در حال بازگشت بودم , به مسائل مختلفی فکر می کردم.
اينکه اين مردم با وجود فقر قابل لمس و تمام محروميتها اميدوارانه به زندگی نگاه کرده وتلاش می کنند.
اينکه بچه های اين منطقه تا چه حد به فوتبال علاقه دارند. بطوريکه در دور افتاده ترين نقاط هم , زمينهای مسطح شده کوچکی را می ديدم که با چوب و حصير برای آن دروازه درست کرده و بساط فوتبال را برای خودشان فراهم کرده بودند.
اينکه در اينجا انسانهائی را ديدم که از زندگی خود برای کمک به مردم گذشته ا ند. به نظر من آنها مردان بهشت هستند. مردانی که بسياری از آنها بيش از بيست سال است که از خانه و کاشانه خود دست کشيده تا بتوانند در اينجا امکانات اوليه زندگی را برای اين مردم فراهم نمايند.
و اينکه من چه کنم؟ چگونه می توانم برای اين مردم قدمی بردارم ؟
وقتی به ميناب رسيدم احساس کردم که به يک ايده خوب رسيده ام.
می خواهم در بشاگرد مدرسه فوتبال داير کنم.
آيا کسی هست که در اين راه مرا ياری کند؟
چهارشنبه شب به تهران رسيدم. روز جمعه بود که در کمال ا ندوه , ناباوری و تاسف شنيدم حاج عبدا...والی بر اثر حمله قلبی از دنيا رفته است. او برای رفتن به بهشت عجله داشت

اطلاعات باشگاه

اطلاعات باشگاه:
سال تاسیس:1354
نام موسس:سیدکاظم علوی

نام مدیر باشگاه: مهران افخمی
دارای تیم های نوجوانان.جوانان.امید.بزرگسالانٍ.دهداری54.پیشکسوتان
آدرس:4راه بزرگمهر جنب پاساژمرواریدسوناالمپیک تلفن:
7612201